پذیرش اصل تفاوت در دین (2) - حیات طیبه

پذیرش اصل تفاوت در دین (2)

یکشنبه 87 آذر 10 ساعت 3:53 عصر

در مطلب گذشته ، به ذکر نمونه ها یی از تفاوت های ذکر شده در قرآن ، میان انسان ها پرداختیم .(برای یاد آوری به مطلب قبل رجوع کنید)

مارکسیست ها که تنها نگاهی مادی به مساله اختلاف طبقاتی داشتند، معتقد بودند که دین زاییده تفکر طبقه ثروتمند جامعه است.

" ثروتمندان دین را پدید آوردند ، تا طبقه پایین تر را ساکت نگه دارند و به این بهانه به آنها بگویند، شما باید فقیر باشید، قانع باشید، ساکت باشید، ما هم کمی به شما کمک می کنیم. "

تفاوت بین انسان ها امری انکار ناپذیر است ، تفاوت های ظاهری ، جسمی ، فرهنگی و استعدادها .

این تفاوت های طبیعی ناچارا منجر به تفاوت های اجتماعی میشود و نیازهای متفاوت را به دنبال می آورد.

آنکه قدش بلندتر است ، پارچه بیشتری برای دوختن لباس می خواهد، نسبت به کسی که کوتاه قد تر است، فرد چاق تر غذای بیشتری می خواهد تا سیر شود.

یک نفر برای رسیدن به مرتبه بالاتر و پیشرفت در کارها یش نیاز به کتاب دارد. دیگری نیاز به زمین زراعی . نمی توان همه را به یک چشم نگاه کرد.

خاطرات کسانی که در جوامع کمونیستی زندگی کرده اند ، بیانگر نارضایتی آنها از سیستم حاکم بوده است، که به همه آنها با وجود تفاوت های بسیار ، مساوی نگاه میکردند ، کمونیست ها به جامعه ای هم سطح از نظر طبقاتی معتقد بودند، مساله ای که عملی نیست.

پیشرفت یک جامعه نیاز به تفاوت ها دارد. مهم ، موضع گیری صحیح نسبت به این تفاوت ها ست.

در برابر این تفاوت ها می توان سه موضع را در نظر گرفت :

1- نفی تفاوت ها (جامعه کمونیستی)

2- کنار آمدن و پذیرفتن تفاوت ها (جامعه سرمایه داری)

3- تعدیل (جامعه اسلامی)

دین علی رغم ، پذیرفتن تفاوت ها :

یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر او انثی و جعلناکم شعوبا (13/حجرات)

در برابر این تفاوت های طبیعی که منجر به تفاوت های اجتماعی می شود، موضع تعدیل را انتخاب کرده است.

تعدیل در احکام و قوانین اسلامی حرف اول را می زند،

چه در تفاوت های اقتصادی چه در تفاوت های اجتماعی و چه در تفاوت های جنسیتی.

تفاوت بین انسان ها در یک جامعه ، در صورتی که در مسیر درست قرار گیرد ، می تواند باعث تعاون و همکاری آنها و پیشرفت در جامعه شود.

پزشک و نانوا در خدمت هم دیگرند و این تفاوت ها نباید باعث فخر فروشی و اختلاف طبقاتی شود.(به آیه ی 32 سوره زخرف ، که در مطلب گذشته یاد آور شدیم ، رجوع شود)

طبقه بالای جامعه و طبقه پایین جامعه را باید در کنار هم نگاه کرد.

احکام اقتصادی اسلام نه اجازه داده است که دهک های بالا بی حد و حساب رشد کنند ، نه می خواهد و نه اجازه می دهد به دهک های پایین بی توجهی شود.

باید تعدیل شود ، قوانین اسلامی در دو بعد فردی و اجتماعی ، کمک و مساعدت به ضعیفان و نیازمندان را مورد توجه قرار داده است.

خمس و ذکات و انفاق و در بعد فردی و وظیفه دولت اسلامی برای تامین حداقل های رفاه زندگی در بعد اجتماعی از شکاف طبقاتی

جلوگیری می کند.

عدالت اصل جدی دین است، عدل در نگاه شیعی یکی از اصول و باور های زندگی ماست.

العدل اساس الاحکام

نه به بهانه عدالت باید همه انسان ها را یکسان دید و نه با بی عدالتی باعث شکاف طبقاتی شد.

تفاوت های کشنده در یک جامعه اسلامی نا پسند است .

از طرفی نمی توان همه مردم را در یک سطح مساوی اقتصادی قرار داد.

همانطور که نمی توان همه را در یک سطح مساوی علمی و فرهنگی و اجتماعی قرار داد. اسلام تفاوت ها را با یک دید جامع و سیستمی و زنجیروارمورد بررسی قرار داده است.

بر عکس دید یک بعدی مارکسیست.

نه به بهانه عدالت اجتماعی جایز هستیم توسعه اقتصادی را متوقف کنیم ، نه به بهانه توسعه اقتصادی جایز هستیم موجب بی عدالتی شویم.

توسعه اقتصادی هم پای عدالت اجتماعی.

و هم چون مطلب گذشته در پایان به آیه ی زیر که نقطه ی عطف همه تفاوت ها ست توجه می کنیم

و هو الذی جعلکم خلائف الارض و رفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فی مآ اتکم ان ربک سریع العقاب و انه لغفور رحیم

(165/انعام)؛

و او خدایی است که شما را جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت و رتبه ی بعضی را از بعضی بالا تر قرار داد تا شما را در آنچه به شما داده بیازماید.

در این مقاله در حد توان به وظیفه فردی و اجتماعی خودمان در مقابل تفاوت های موجود،که در برابر دیگران بر گردن ما ست پرداختیم.

اکنون باید بیاندیشیم وظیفه ی ما در برابر تفاوت های خودمان چیست؟

اکنون که ما با گروهی دیگر و با افراد اطرافمان متفاوت هستیم باید چه کار کنیم؟

با ما باشید !

ادامه دارد


نوشته شده توسط : سمیرا ماهروزاده

نظرات ديگران [ نظر]


:لیست کامل یاداشت ها  :