: منوي اصلي :
صفحه اصلي وضعيت من در ياهو پست الكترونيك پارسي بلاگ
ورود به مدیریت درباره من
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
بچه های قلم [53]دلنوشته ها [83]جهاد دانشگاهی دانشگاه الزهرا [122]... تا از برهوت حرف بگذری [50]بسیج [174]تا ساحل امید [135]سجاده ای پر از یاس [95]تبیان [31][آرشیو(8)] : لوگوي وبلاگ : : لينك دوستان من : نگاهی به اسم اوآرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلامچشمه های کوثرسپاه محمد می آیدراهی بزن که آهی... : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : بتمن[2] . شوالیه سیاه[2] . صلح و دوستی . عرش . عیسی بن مریم . غریبه . فرشته . کوه . ما هم منتظریم! . ماه_فاطمه نوید . مرگ . مسلمان ترین مسیحی . نسیم . بصیرت . حوزه معرفتی . خدا . دریا . دزد . سازش سیاسی . ستاره . شر نقاب دار . شفاعت نمودن . اخراجی ها2 . ارزشها . استعمار . اسلام حقیقی . اسلام دروغین . امید . اهمیت اعتقاد به مهدویت . ای فاطمه . : آرشيو يادداشت ها : مناسبت ها ی مذهبیزن ومردپذیرش اصل تفاوت در دینحجآینده مرموزغزهمحرمایران و انقلاب اسلامیمتنوعبهار : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید سال نو با پیامبر پنج شنبه 87 اسفند 29 ساعت 9:25 صبح تحویل قلوب با پیامبر(ص) باز کن پنجره را که نسیم مگر از سینه گسترده دشت برساند به لب تشنه ما بوی بهار شما وقتی سوار یک ماشین هستید که یک مسیری را میرود ( مثلاً از نقطه A به نقطه B میرود ) این ماشین است که حرکت کرده ، شما که سوار این ماشین هستید ، حرکت نکردید! آن حرکت کرده و شما همراهش رفتید. هربار با آمدن سال نو ، یک سال به سن ما اضافه می شود . الان هرکدام از ما 15 سال ، 16 سال یا 24 سال! روی زمینی زندگی کردیم که این زمین دور خورشید حرکت کرده و چرخیده تا بزرگ شده و عمر زمین زیاد شده . گذشت ماه ها و سال ها بر ما ، به بالا رفتن سن ما منتهی می شود . اما آیا علاوه بر زیاد شدن سن جسمیمان ، سن عقلی ، سن معرفتی ، سن روانی و ظرفیت وجودیمان هم بزرگ شده؟ ما برای این نوع بزرگ شدن ، لازم است که به دور یک خورشیدی بگردیم . خورشید حقیقی ، خورشید ولایت است ، ما باید به دور پیامبر عزیزمان ، به دور امامان معصوم بچرخیم. آن وقت به میزانی که دور شمس الشموس چرخیدیم و حرکت کردیم ، بهره خواهیم گرفت و بزرگ و نورانی خواهیم شد .اما اگر هیچ نسبتی با یک شمس نداشته باشیم و به دور خورشید حقیقت نچرخیده باشیم ، خبُ این زمین است که چرخیده ، این ماشین است که حرکت کرده ، نه ما . در ما تحولی به وجود نیامده است . بیایید دعای امسالمان در لحظه سال تحویل از خداوند این باشد که به ما این توفیق را بدهد تا بتوانیم به دور شمس پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام ، بچرخیم و از ضیاء و نور آنها بهره لازم را ببریم . نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] محبت پیامبر سه شنبه 87 اسفند 20 ساعت 9:56 عصر محبت پیامبر(ص) .... محبت ما ! ... محبّت پیامبر(ص) به ما ...یکی از ویژگیهای لطیف و زیبای پیامبر ، که نشانه محبت او نسبت به انسانهاست ، دردمندی ایشان برای هدایت انسانها بود . پیامبر در آن سیر صعودی به سمت حقیقت ، وقتی که به رحمت و حق رسیدند ، چیزی برای خودشان نخواستند ، بلکه سریعاً به پایین آمدند تا دست انسانها را بگیرند و آنها را هم با خود به بالا ببرند. از مرکز نور پایی آمدند تا انسانها را هم نورانی کند. ایشان آنچنان برای هدایت انسانها عطش و اشتیاق داشتند که در جای جای قرآن خداوند به او واژه "باخعٌ نفسک" را فرموده . "فلعلّک باخعٌ نفسک علی ءاثارهم إن لّم یؤمنوا بهذا الحدیث أسفا" (کهف/6) ، یعنی ای رسول اگر امت تو به قرآن ایمان نیاورند ، نزدیک است که جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آن ، هلاک سازی .پس یکی از بزرگترین محبتهای پیامبر عزیزمان تلاش برای هدایت آدمیان است. چون خودشان نورانی بودند ، دوست داشتند که دیگران را هم به نور فرا بخوانند و به سرچشمه هدایت و حیات برسانند ، لذا به رغم همه سختیها ، لحظهای از پانمینشستند .خداوند این وصف زیبا را به گونهای دیگر نیز فرموده : "عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ" (توبه/128 ) ، آنچه ما را برنجاند بر او سخت است و او بر هدایت ما حریص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است. پیامبر عزیز ما دلسوز امت است و از آنچه که باعث سختی و عذاب ما چه در این دنیا و چه در آخرت باشد ، در رنج است . خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یک از پیامبران خود دو صفت "رؤف و رحیم" که دو نام از نامهاى خویش است را اطلاق نکرده است ، چرا که مهربانی و محبت پیامبر آنقدر زیاد است که پیامبر تأویل و تجلی این دو صفت خداوند بر روی زمین است .سؤال اصلی این است که ما در قبال این محبتهای پیامبر عزیزمان چه میکینم ؟ محبّت ما نسبت به پیامبر(ص) ! ...اگر منصفانه بر روی عقل و دل خود کنکاوی داشته باشیم ، به این نتیجه خواهیم رسید که ما ، هم در بعد معرفتی در شناخت پیامبر عزیزمان با مشکل روبرو هستیم و هم در بعد عاطفی . متأسفانه ما تصویر درست و عمیقی از این گل سر سبد خلقت نداریم و حتی گاهی خواسته یا ناخواسته سایر پیامبران و ائمه اطهار را نسبت به این وجود نازنین برتری میدهیم . گاهی اهداف و رسالت ایشان را آنچنان که در تاریخ ثبت و ضبط شده و قرآن هم روایت کرده ، نمیشناسیم !از بعد عاطفی هم این مشکل وجود دارد ، ما حرف زدن و عشقورزی با پیامبر (ص) را بلد نیستیم و نمیتوانیم با ایشان داد و ستد یا حال و هوایی داشته باشیم و خیلی کم اتفاق میافتد که مسئله و مشکلمان را با آن بزرگوار مطرح کنیم و به او تمسک جوییم ! آیا آنقدر که به ائمه اطهار متوسل میشویم که باید بشویم ، به پیامبر متوسل میشویم ؟ برای ایشان نذر میکنیم یا با ایشان درد دل و نجوا میکنیم ؟!ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] سؤالاتی درباره اهداف انقلاب اسلامی دوشنبه 87 بهمن 14 ساعت 3:20 عصر برای نسل من سؤال های بسیاری جدی در مورد انقلاب و اهداف آن مطرح است . برای همین چند تا از این سؤالات کلیدی و اصلی را با استاد گرانقدر ، جناب آقای نوید در میان گذاشتیم: · انقلاب برای چه به وقوع پیوست ؟ اهداف و دستاورد اصلی انقلاب و رهبران انقلاب چه بود؟ حادثه بزرگی که در این ایام اتفاق افتاد ، در صحنه ملی و جهانی تأثیرات مثبت و شگرفی به همراه داشت ، در نتیجه می طلبد که گاهی تأملی روی این پدیده داشته باشیم و فرصت هایش را شناسایی کنیم و نسبت خودمان را با انقلاب و مأموریت و مسئولیتی که در مقابل این نعمت الهی داریم را بازگویی کنیم .اصلی ترین هدف انقلاب و بنیانگذار و تئوریسین انقلاب ، ایجاد یک تحول در اندیشه و رفتار و افکار آدمیان و جامعه انسانی بوده و هست . همان رسالت و هدفی که انبیاء الهی تعقیب می کردند .باید یک انسان جدیدی را تعریف و تربیت کنیم ، که در باورها ، در اندیشه ، در رفتار و در افکار با انسان مدرنیته متفاوت باشد ، اما این توجه هم داریم که در عصر حاضر ، پدیده هایی برای انسان مهم است که ما هم برای آنها ارزش قائلیم . یک نمونه عینی اش توسعه و پیشرفت ، به مفهوم دقیق کلمه است ، یعنی ابعاد مختلف توسعه مثل ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی مورد توجه باشد ، که شاید واژه "رشد" از واژگان قرآنی بهتر از واژه توسعه ، گویای این مطلب باشد . بنابراین هدف انقلاب ایجاد رشد و بالنگی در فرد و جامعه انسانی است. انسان رشد یافته ، زندگی رشد یافته ای خواهد داشت ، اقتصاد رشد یافته ، آموزش و پرورش و فرهنگ رشد یافته ، ادب ، هنر ، موسیقی ، ... و هر آنچه که مربوط به جامعه انسانی است را در اوج خودش جستجو می کند و سعی می کند اینها را به کمال برساند . اما هیچکدام از اینها برای ما هدف نیستند ، همه اینها مسائلی در راستای آن هدفی که به دنبالش هستیم ، هستند .چنانچه خداوند، فرموده : " إنَّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لللّه رب العالمین" ، یعنی در همه افکار و رفتار من ، در هر فعالیتی که انجام می دهم ، یک گمشده ای وجود دارد و آن هم "للّله رب العالمین" است ، به مقام عبودیت رسیدن است .انقلاب هم چنین ادعایی داشت . از این زاویه است که آدم احساس می کند که هر چه پای این اندیشه وقت بگذارد ، انرژی بگذارد ، عمر بگذارد ، سود برده و گناه انسان هایی که به گونه ای رفتار می کنند و عمل می کنند و عملکردشان این هدف مقدس را زیر سؤال می برد ، چه عظیم است . · آیا ما به این هدف رسیدیم ؟ آیا اینگونه افراد تربیت شدند ؟ و یا اینکه ما روز به روز از این هدف دورتر می شویم ؟ ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] حدیثی از امام باقر(ع) جمعه 87 بهمن 11 ساعت 1:55 عصر علم را شکافنده ای ، حلم را قبله ای ، و جان را پناه ، یا امام قال امام محمد بن علی ، باقر العلوم علیه السلام :ثَلاثَهٌ من مَکارِمِ الدنیا و الاخره ، أن تَعفُوَ عَمَّن ظَلَمکَ وَ تَصّلَ من قَطَعَک و تَحلُمَ إذا جُهِلَ علیکسه خوی از اخلاق نیک دنیا و آخرت است :گذشت از آن که بر تو ستم کرده ،پیوند با آنکه از تو بریده وحلم از آن که با تو نادانی کرده است .(تحف العقول) نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] راوی عاشورا پنج شنبه 87 دی 19 ساعت 2:9 عصر نهضت حسینی دو مرحله بود.برهه نخست، آفرینش و شکل گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید.مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین(ع) و حضرت زینب کبری تداوم یافت. امام سجاد (ع) دو چهره عاشورا را برای مردم وصف کردند ، یکی چهره جلال ، که همان مصائبی است که بر امام حسین و فرزندان و یاران ایشان وارد شد و دل هر شنونده ای را غمزده و چشم ها را گریان می کند . و چهره دیگر آن که چهره جمال است و اصل درس در اینجاست . با وجودی که امام سجاد تلاش های بسیاری برای شرح این زیبایی در کربلا کردند ، اما ، فقط آنهایی که نگاه زینبی داشتنند، فهمیدند " ما رأیتم إلی جمیلا " یعنی چه .امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه خاندان آل على(ع) به اسارت مى رفتند و آنها آماج تیرهاى ستم و افترائات سیاستمداران بنى امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سختگیرى هاى بى حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.امام زین العابدین(ع) در چنین عصر و جوى رسالت و امامت خود را آغاز کرد. جهاد فرهنگى و پرورش شخصیتها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد(ع) زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را "باعث الاسلام من جدید" نامیدند. سرفصلهاى مهمترین عملکرد امام زین العابدین(ع) در زمینه حادثه کربلا :ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] دعا برای مردم مظلوم فلسطین یکشنبه 87 دی 15 ساعت 8:55 عصر به نام خدا و با یاد أبا عبدالله الحسین و شهدای کربلا و برای مردم مظلوم غزه ... هوَ الّذی أخرج الّذین کفروا من أهل الکتاب من دیارهم لأوّلالحشر ماظننتم أن یخرجوا وظنّوا أنّهم مّانعتهم حصونُهم مّن الله فأتاهُم الله من حیث لم یحتسبوا و قذفَ فی قلوبهم الرّعب یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدی المؤمنین فاعتبروا یا اولی الأبصار ( حشر/آیه 2 )خداوندا ، تو کافران اهل کتاب (یهود) را برای اولین بار همگی را از دیارشان بیرون کردی . در حالیکه آنها حصارهای محکم خود را ، در مقابل قهر و انتقام تو نگهبان می پنداشتند ، تا آنکه عذاب تو از آنجا که گمان نمی بردند ، بدانها فرا رسید و در دلهایشان از سپاه اسلام ترس افکند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانه هایشان را ویران کردند .پس امروز نیز از دست این کافران ، غاصب و خونخوار صهیونیسم یهودی ، به تو پناه می بریم و از زبان امام سجاد علیه السلام دعا می کنیم که :اللّهم افلُل بذالک عدوّهم ، وَاقلم عنهم أظفارهم ، و فرّق بینهم و بین أسلحتهم ، واخلَع و ثائق أفئدتهم ، و باعد بینهم و بین أزودتهم ، و حیرهم فی سبلهم ، و ضلّلهم عن وجههم ، واقطع عنهم المدد ، وانقص منهم العدد ، واملأ أفئدتهم الرعب ، واقبض أیدیهم عن البسط ، واخزم ألسنتهم ، عن النّطق ، و شرّد بهم من خلفهم ، و نکّل بهم من وراءهم ، واقطع بخزیهم أطماع من بعدهم ... اللهّم وقوّ بذلک محالَ أهل الاسلام ، و حصّن به دیارهم ، و ثمّر به أموالهم ، و فرّغهم عن محاربتهم لعبادتک ...اللهم أسغل المشرکین بالمشرکین عن تناول أطراف المسلمین ، و خذ هم بالنقص عن تنقصهم ، و ثبطهم بالفرقه عن الاحتشاد علیهم ...اللهم وبعث علیهم جنداً من ملائکتک ببأس من بأسک کفعلک یوم بدر، تقطع به دابرهم . . .خداوندا ، صف دشمنان اسلام را درهم شکن و آنها را ضعیف و ناتوان گردان، و میان ایشان و سلاحشان جدایی افکن ، و تار و پود دلشان را بگسل، و دست ایشان را از زاد و توشه خود ،کوتاه گردان و در راهی که می پیمایند ، سرگردانشان کن ، و از هدفی که در پیش دارند ، بازشان دار ، و کمک حامیانشان را از آنان، بازگیر ، و از شمارشان بکاه ، و در دل هاشان بیم و هراس ، بیفکن ، و بازوانشان را هرگز مگشا، و زبانشان را از سخن گفتن ، فرو بند، و با شکست دشمنان اسلام ، دنباله هاشان را فراری ده، و با زبون ساختن ایشان، پیروان آنها را که از پی می آیند ، نا امید گردان، و هوس تهاجم را از آنان بازستان ...خدایا ، سرزمین های مسلمین را نیرومند ، و شهر و دیارشان را دژی محکم ، و اموالشان را ثمر بخش گردان ، و آنان را برای بندگی و پرستش خود ، از جنگ با دشمن فارغ دار ...خدایا ، مشرکان را به مشرکان مشغول ساز ، تا از دست درازی به مرزهای مسلمانان بازمانند و از شمار آنها بکاه ، تا از شمار مسلمانان نکاهند ، و رشته اتحادشان را در صف آرایی و رویارویی با مسلمانان ، از هم بگسل....خدایا ، لشگری از فرشتگانت را همراه با عذابی از عذاب هایت ، به مانند کاری که در روز "بدر" انجام دادی ، برای نابودی آنان ، بسیج کن تا بدین وسیله ، ریشه دشمن را برکَنی ... فرازهایی از دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] غدیر خم سه شنبه 87 آذر 26 ساعت 3:17 عصر " به نام آنکه علی (ع) را به جهانیان عطا فرمود " " ستایش می کنم خداوند را ، برای تکمیل نعمت های او و تسلیم بودن برابر بزرگی او و ایمن ماندن از نافرمانی او . و در رفع نیازها از او یاری می طلبم ، زیرا آنکس را که خدا هدایت کند ، هرگز گمراه نگردد ، و آن را که خدا دشمن دارد ، هرگز نجات نیابد و هر آنکس را که خدا بی نیاز گرداند ، نیازمند نخواهد شد ... " ( خطبه 2 ، نهج البلاغه )خدایا ، این سخن تو را شنیدیم که فرمودی : " الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا " و دانستیم که تو با اسلام از ما راضی می شوی و اسلام نعمت ناتمام توست و با علی (ع) کامل می شه .خدایا ، کمک کن که ما جزء اون افراد باشیم که رسولت (ص) آنها را دعا کرده " اللهم وال من والاه " و جزء " عاد من عاداه " نباشیم ! غدیر صفحه تاریخ "وال من والاه" ست غدیر آیه توبیخ در "عاد من عادا" ستخدایا ، ما باور داریم که اگر خلقِ عالم ، علی را میشناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلقِ عالم ، علی را دوست میداشتند، جهنم آفریده نمیشد !!!!! " ... ما از درخت سرسبز رسالتیم ، و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم ، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستیم . یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر می برند." ( خطبه 109 ) و این خواست خداست که سعادت و علی (ع) قرین یکدیگرند .روز محشر پرسیـد ز من رب جلّی گفت تو غرق گناهی؟ گفتمش یـا رب بلیگفت پس آتش نمیگیرد چـرا جـسم و تنـت گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی " پس از وفات پیامبر و بی وفایی یاران ، به اطرف خود نگاه کرده ، یاوری جز اهل بیت خود ندیدم ... پس با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود ، جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و شکیبایی نمودم . " ( خطبه 26 ، نهج البلاغه ) " ... کجایند آن دسته از برادرانی که در جنگ خونشان ریخت؟ به خدا سوگند ، آنها خدا را ملاقات کردند ، که پاداش آنها را داد . کجاست عمّار ؟ و کجاست پسر تیهان ؟ و کجاست ذوالشّهادتین ؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند ، و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند ؟ دریغا ! از برادرانم که قرآن می خواندند ، و بر اساس آن قضاوت کردند ، در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند ، سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند ، دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروی کردند ... " ( خطبه 182 )ما باید همیشه یه سؤال را با خودمون تکرار کنیم : ما در غدیرزمان خودمون چگونه یارانی هستیم ؟ آیا نام ما در طومار کسانی که امام زمان خودشون را تنها گذاشتن و پیام غدیر را نشنیدن و نادیده گرفتند ، نوشته می شه ؟ آیا ما با امام مون فقط دست بیعت دادیم و بس ؟ یا ویژگی های یاران واقعی رو داریم ؟ اما در روایات بسیاری داریم که یکی از مهمترین علت های طولانی شدن زمان غیبت ، اندک بودن شیعیان واقعی و منتظران حقیقی حضرت است !!!!!! " من برای واداشتن شما به راه های حق ، که در میان جاده های گمراه کننده بود ، به پاخاستم ، در حالیکه سرگردان بودید و راهنمایی نداشتید ، تشنه کام هرچه زمین را می کندید ، قطره آبی نمی یافتید ، امروز زبانِ بسته را به سخن می آورم . دور باد رأی کسی که با من مخالفت کند ... امروز ما و شما بر سر دوراهی حق و باطل قرار داریم ، آنکس که به وجود آب اطمینان دارد ، تشنه نمی ماند " ( خطبه 4 ، نهج البلاغه )اگر انسان در این روزگار ، بیشتر از هر زمان دیگه ای ، قربانی ظلم و بی عدالتی و تجاوز و جنایت هم نوعانش می شه ، که شده ....اگر اهریمن ، اکنون بر فرزند آدم بیش از هر دوره دیگه ای هجوم می آره و در لغزاندن او از صراط مستقیم جسارت بیشتری به خرج می ده ، که داده ....اگر جامعه انسانی تا به حال ، در رسیدن به خوشبختی واقعی و زندگی ایده آل و مطلوب این اندازه مأیوس و ناامید می شه ، که شده ....اگر بشر در همین دَم در پیمودن راه زندگی بیش از هر دوران دیگه ای افسوس ندامت سر می ده و به پوچی و سر خوردگی و بن بست می رسه ، که رسیده ....همه و همه ، به خاطر گم کردن آن راهیه که می بایست در آن دوراهی انتخاب می کرده؛ که نکرده ... "... کار من و شما یکسان نیست،من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید . ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید ... " (خطبه 136 )الان تنها راه چاره، اصلاح مسیره، چراکه کژراهه را هر چه طی کنیم، از مقصد دورتر میشیم ...غدیر خم آن دوراهه است . منظورم از غدیر یک سرزمین نیست، یک تفکره ، یه نشونه است ، یه رمزه . تداوم خط نبوّته . چشمه ای که تا پایان هستى مى جوشه، کوثری که فنا برنمى داره، افقى بى کرانه ، خورشیدى عالمتاب.....غدیر با همگان هم سخن، ولی خاموش غدیر با همه کس آشنا، ولی تنهاستعیار ایمان هر کس را باید در غدیر و با غدیر سنجید . هر کس به امیرمومنان به گونهای خاص نظر داره. یکی از سر درد با مولا سخن میگه ، دیگری همچون نیازمندی به بارگاه کریمانهاش دست نیاز بلند میکنه. اون یکی از سر سوز و گداز عشقش نسبت به مولا خواهان توجهاش است و این یکی با نگاه عارفانهاش از او مدد میخواهد. اهل علم، شیفته علم و داناییاش میشوند و امام ، همچون جرق جرداق مسیحی اون ها را، واله و شیدای خودش میکنه. خلاصه این که هر کس به میزان معرفتی که نسبت به حضرت داره با ایشان ارتباط برقرار میکنه.بیاییم به حق شیعه باشیم و دست بیعت بسوی مولا و سرورمان امیرالمومنین دراز کنیم. بیعتی همانند بیعت سلمان، ابوذر، مقداد و مالک ... که تا پای جان در کنار مولایمان بمانیم.نکند بیعت با علی را فراموش کنیم و به اصحاب سقیفه بپیوندیم!!!نکند بیعتمان همانند طلحه و زبیر به طمع حکمرانی بر جایی باشد!!!بیاییم خالصانه و تنها به خاطر وظیفه و عشق نسبت به مولا، دست بیعت بدیم و تا پای جان در رکابش تلاش کنیم و نفس را به پایش ذبح نماییم و به علوی بودنمان افتخار کنیم و باعث افتخار مولا و اماممان باشیم . اکنون ، به شکرانه این نعمت الهی و چشیدن شیرینی ولایت علی (ع) و بازیافتن راه ، آستان غدیر را در برابر خدا و پیامبرش می بوییم و می بوسیم و با ترنّمی فریادگونه و از صمیم دل ( تا تمامی انسان های ره گم کرده به گوش هوش بشنوند ) می سراییم : ألحَمدُاللهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایه أمیرالمومنین وَ الائمَّه عَلیهمُ السَّلام . نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] 1 2 > :لیست کامل یاداشت ها : همه باهم در انتخابات دهم ریاست جمهوریشهادت حضرت زهرا(س)اهمیت اعتقاد به مهدویت (2)اهمیت اعتقاد به مهدویت و ترس دشمنان اسلام از این عقیده(1)ایام فاطمیه[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
نگاهی به اسم اوآرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلامچشمه های کوثرسپاه محمد می آیدراهی بزن که آهی... : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : بتمن[2] . شوالیه سیاه[2] . صلح و دوستی . عرش . عیسی بن مریم . غریبه . فرشته . کوه . ما هم منتظریم! . ماه_فاطمه نوید . مرگ . مسلمان ترین مسیحی . نسیم . بصیرت . حوزه معرفتی . خدا . دریا . دزد . سازش سیاسی . ستاره . شر نقاب دار . شفاعت نمودن . اخراجی ها2 . ارزشها . استعمار . اسلام حقیقی . اسلام دروغین . امید . اهمیت اعتقاد به مهدویت . ای فاطمه . : آرشيو يادداشت ها : مناسبت ها ی مذهبیزن ومردپذیرش اصل تفاوت در دینحجآینده مرموزغزهمحرمایران و انقلاب اسلامیمتنوعبهار : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید سال نو با پیامبر پنج شنبه 87 اسفند 29 ساعت 9:25 صبح تحویل قلوب با پیامبر(ص) باز کن پنجره را که نسیم مگر از سینه گسترده دشت برساند به لب تشنه ما بوی بهار شما وقتی سوار یک ماشین هستید که یک مسیری را میرود ( مثلاً از نقطه A به نقطه B میرود ) این ماشین است که حرکت کرده ، شما که سوار این ماشین هستید ، حرکت نکردید! آن حرکت کرده و شما همراهش رفتید. هربار با آمدن سال نو ، یک سال به سن ما اضافه می شود . الان هرکدام از ما 15 سال ، 16 سال یا 24 سال! روی زمینی زندگی کردیم که این زمین دور خورشید حرکت کرده و چرخیده تا بزرگ شده و عمر زمین زیاد شده . گذشت ماه ها و سال ها بر ما ، به بالا رفتن سن ما منتهی می شود . اما آیا علاوه بر زیاد شدن سن جسمیمان ، سن عقلی ، سن معرفتی ، سن روانی و ظرفیت وجودیمان هم بزرگ شده؟ ما برای این نوع بزرگ شدن ، لازم است که به دور یک خورشیدی بگردیم . خورشید حقیقی ، خورشید ولایت است ، ما باید به دور پیامبر عزیزمان ، به دور امامان معصوم بچرخیم. آن وقت به میزانی که دور شمس الشموس چرخیدیم و حرکت کردیم ، بهره خواهیم گرفت و بزرگ و نورانی خواهیم شد .اما اگر هیچ نسبتی با یک شمس نداشته باشیم و به دور خورشید حقیقت نچرخیده باشیم ، خبُ این زمین است که چرخیده ، این ماشین است که حرکت کرده ، نه ما . در ما تحولی به وجود نیامده است . بیایید دعای امسالمان در لحظه سال تحویل از خداوند این باشد که به ما این توفیق را بدهد تا بتوانیم به دور شمس پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام ، بچرخیم و از ضیاء و نور آنها بهره لازم را ببریم . نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] محبت پیامبر سه شنبه 87 اسفند 20 ساعت 9:56 عصر محبت پیامبر(ص) .... محبت ما ! ... محبّت پیامبر(ص) به ما ...یکی از ویژگیهای لطیف و زیبای پیامبر ، که نشانه محبت او نسبت به انسانهاست ، دردمندی ایشان برای هدایت انسانها بود . پیامبر در آن سیر صعودی به سمت حقیقت ، وقتی که به رحمت و حق رسیدند ، چیزی برای خودشان نخواستند ، بلکه سریعاً به پایین آمدند تا دست انسانها را بگیرند و آنها را هم با خود به بالا ببرند. از مرکز نور پایی آمدند تا انسانها را هم نورانی کند. ایشان آنچنان برای هدایت انسانها عطش و اشتیاق داشتند که در جای جای قرآن خداوند به او واژه "باخعٌ نفسک" را فرموده . "فلعلّک باخعٌ نفسک علی ءاثارهم إن لّم یؤمنوا بهذا الحدیث أسفا" (کهف/6) ، یعنی ای رسول اگر امت تو به قرآن ایمان نیاورند ، نزدیک است که جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آن ، هلاک سازی .پس یکی از بزرگترین محبتهای پیامبر عزیزمان تلاش برای هدایت آدمیان است. چون خودشان نورانی بودند ، دوست داشتند که دیگران را هم به نور فرا بخوانند و به سرچشمه هدایت و حیات برسانند ، لذا به رغم همه سختیها ، لحظهای از پانمینشستند .خداوند این وصف زیبا را به گونهای دیگر نیز فرموده : "عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ" (توبه/128 ) ، آنچه ما را برنجاند بر او سخت است و او بر هدایت ما حریص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است. پیامبر عزیز ما دلسوز امت است و از آنچه که باعث سختی و عذاب ما چه در این دنیا و چه در آخرت باشد ، در رنج است . خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یک از پیامبران خود دو صفت "رؤف و رحیم" که دو نام از نامهاى خویش است را اطلاق نکرده است ، چرا که مهربانی و محبت پیامبر آنقدر زیاد است که پیامبر تأویل و تجلی این دو صفت خداوند بر روی زمین است .سؤال اصلی این است که ما در قبال این محبتهای پیامبر عزیزمان چه میکینم ؟ محبّت ما نسبت به پیامبر(ص) ! ...اگر منصفانه بر روی عقل و دل خود کنکاوی داشته باشیم ، به این نتیجه خواهیم رسید که ما ، هم در بعد معرفتی در شناخت پیامبر عزیزمان با مشکل روبرو هستیم و هم در بعد عاطفی . متأسفانه ما تصویر درست و عمیقی از این گل سر سبد خلقت نداریم و حتی گاهی خواسته یا ناخواسته سایر پیامبران و ائمه اطهار را نسبت به این وجود نازنین برتری میدهیم . گاهی اهداف و رسالت ایشان را آنچنان که در تاریخ ثبت و ضبط شده و قرآن هم روایت کرده ، نمیشناسیم !از بعد عاطفی هم این مشکل وجود دارد ، ما حرف زدن و عشقورزی با پیامبر (ص) را بلد نیستیم و نمیتوانیم با ایشان داد و ستد یا حال و هوایی داشته باشیم و خیلی کم اتفاق میافتد که مسئله و مشکلمان را با آن بزرگوار مطرح کنیم و به او تمسک جوییم ! آیا آنقدر که به ائمه اطهار متوسل میشویم که باید بشویم ، به پیامبر متوسل میشویم ؟ برای ایشان نذر میکنیم یا با ایشان درد دل و نجوا میکنیم ؟!ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] سؤالاتی درباره اهداف انقلاب اسلامی دوشنبه 87 بهمن 14 ساعت 3:20 عصر برای نسل من سؤال های بسیاری جدی در مورد انقلاب و اهداف آن مطرح است . برای همین چند تا از این سؤالات کلیدی و اصلی را با استاد گرانقدر ، جناب آقای نوید در میان گذاشتیم: · انقلاب برای چه به وقوع پیوست ؟ اهداف و دستاورد اصلی انقلاب و رهبران انقلاب چه بود؟ حادثه بزرگی که در این ایام اتفاق افتاد ، در صحنه ملی و جهانی تأثیرات مثبت و شگرفی به همراه داشت ، در نتیجه می طلبد که گاهی تأملی روی این پدیده داشته باشیم و فرصت هایش را شناسایی کنیم و نسبت خودمان را با انقلاب و مأموریت و مسئولیتی که در مقابل این نعمت الهی داریم را بازگویی کنیم .اصلی ترین هدف انقلاب و بنیانگذار و تئوریسین انقلاب ، ایجاد یک تحول در اندیشه و رفتار و افکار آدمیان و جامعه انسانی بوده و هست . همان رسالت و هدفی که انبیاء الهی تعقیب می کردند .باید یک انسان جدیدی را تعریف و تربیت کنیم ، که در باورها ، در اندیشه ، در رفتار و در افکار با انسان مدرنیته متفاوت باشد ، اما این توجه هم داریم که در عصر حاضر ، پدیده هایی برای انسان مهم است که ما هم برای آنها ارزش قائلیم . یک نمونه عینی اش توسعه و پیشرفت ، به مفهوم دقیق کلمه است ، یعنی ابعاد مختلف توسعه مثل ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی مورد توجه باشد ، که شاید واژه "رشد" از واژگان قرآنی بهتر از واژه توسعه ، گویای این مطلب باشد . بنابراین هدف انقلاب ایجاد رشد و بالنگی در فرد و جامعه انسانی است. انسان رشد یافته ، زندگی رشد یافته ای خواهد داشت ، اقتصاد رشد یافته ، آموزش و پرورش و فرهنگ رشد یافته ، ادب ، هنر ، موسیقی ، ... و هر آنچه که مربوط به جامعه انسانی است را در اوج خودش جستجو می کند و سعی می کند اینها را به کمال برساند . اما هیچکدام از اینها برای ما هدف نیستند ، همه اینها مسائلی در راستای آن هدفی که به دنبالش هستیم ، هستند .چنانچه خداوند، فرموده : " إنَّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لللّه رب العالمین" ، یعنی در همه افکار و رفتار من ، در هر فعالیتی که انجام می دهم ، یک گمشده ای وجود دارد و آن هم "للّله رب العالمین" است ، به مقام عبودیت رسیدن است .انقلاب هم چنین ادعایی داشت . از این زاویه است که آدم احساس می کند که هر چه پای این اندیشه وقت بگذارد ، انرژی بگذارد ، عمر بگذارد ، سود برده و گناه انسان هایی که به گونه ای رفتار می کنند و عمل می کنند و عملکردشان این هدف مقدس را زیر سؤال می برد ، چه عظیم است . · آیا ما به این هدف رسیدیم ؟ آیا اینگونه افراد تربیت شدند ؟ و یا اینکه ما روز به روز از این هدف دورتر می شویم ؟ ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] حدیثی از امام باقر(ع) جمعه 87 بهمن 11 ساعت 1:55 عصر علم را شکافنده ای ، حلم را قبله ای ، و جان را پناه ، یا امام قال امام محمد بن علی ، باقر العلوم علیه السلام :ثَلاثَهٌ من مَکارِمِ الدنیا و الاخره ، أن تَعفُوَ عَمَّن ظَلَمکَ وَ تَصّلَ من قَطَعَک و تَحلُمَ إذا جُهِلَ علیکسه خوی از اخلاق نیک دنیا و آخرت است :گذشت از آن که بر تو ستم کرده ،پیوند با آنکه از تو بریده وحلم از آن که با تو نادانی کرده است .(تحف العقول) نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] راوی عاشورا پنج شنبه 87 دی 19 ساعت 2:9 عصر نهضت حسینی دو مرحله بود.برهه نخست، آفرینش و شکل گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید.مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین(ع) و حضرت زینب کبری تداوم یافت. امام سجاد (ع) دو چهره عاشورا را برای مردم وصف کردند ، یکی چهره جلال ، که همان مصائبی است که بر امام حسین و فرزندان و یاران ایشان وارد شد و دل هر شنونده ای را غمزده و چشم ها را گریان می کند . و چهره دیگر آن که چهره جمال است و اصل درس در اینجاست . با وجودی که امام سجاد تلاش های بسیاری برای شرح این زیبایی در کربلا کردند ، اما ، فقط آنهایی که نگاه زینبی داشتنند، فهمیدند " ما رأیتم إلی جمیلا " یعنی چه .امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه خاندان آل على(ع) به اسارت مى رفتند و آنها آماج تیرهاى ستم و افترائات سیاستمداران بنى امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سختگیرى هاى بى حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.امام زین العابدین(ع) در چنین عصر و جوى رسالت و امامت خود را آغاز کرد. جهاد فرهنگى و پرورش شخصیتها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد(ع) زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را "باعث الاسلام من جدید" نامیدند. سرفصلهاى مهمترین عملکرد امام زین العابدین(ع) در زمینه حادثه کربلا :ادامه مطلب... نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] دعا برای مردم مظلوم فلسطین یکشنبه 87 دی 15 ساعت 8:55 عصر به نام خدا و با یاد أبا عبدالله الحسین و شهدای کربلا و برای مردم مظلوم غزه ... هوَ الّذی أخرج الّذین کفروا من أهل الکتاب من دیارهم لأوّلالحشر ماظننتم أن یخرجوا وظنّوا أنّهم مّانعتهم حصونُهم مّن الله فأتاهُم الله من حیث لم یحتسبوا و قذفَ فی قلوبهم الرّعب یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدی المؤمنین فاعتبروا یا اولی الأبصار ( حشر/آیه 2 )خداوندا ، تو کافران اهل کتاب (یهود) را برای اولین بار همگی را از دیارشان بیرون کردی . در حالیکه آنها حصارهای محکم خود را ، در مقابل قهر و انتقام تو نگهبان می پنداشتند ، تا آنکه عذاب تو از آنجا که گمان نمی بردند ، بدانها فرا رسید و در دلهایشان از سپاه اسلام ترس افکند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانه هایشان را ویران کردند .پس امروز نیز از دست این کافران ، غاصب و خونخوار صهیونیسم یهودی ، به تو پناه می بریم و از زبان امام سجاد علیه السلام دعا می کنیم که :اللّهم افلُل بذالک عدوّهم ، وَاقلم عنهم أظفارهم ، و فرّق بینهم و بین أسلحتهم ، واخلَع و ثائق أفئدتهم ، و باعد بینهم و بین أزودتهم ، و حیرهم فی سبلهم ، و ضلّلهم عن وجههم ، واقطع عنهم المدد ، وانقص منهم العدد ، واملأ أفئدتهم الرعب ، واقبض أیدیهم عن البسط ، واخزم ألسنتهم ، عن النّطق ، و شرّد بهم من خلفهم ، و نکّل بهم من وراءهم ، واقطع بخزیهم أطماع من بعدهم ... اللهّم وقوّ بذلک محالَ أهل الاسلام ، و حصّن به دیارهم ، و ثمّر به أموالهم ، و فرّغهم عن محاربتهم لعبادتک ...اللهم أسغل المشرکین بالمشرکین عن تناول أطراف المسلمین ، و خذ هم بالنقص عن تنقصهم ، و ثبطهم بالفرقه عن الاحتشاد علیهم ...اللهم وبعث علیهم جنداً من ملائکتک ببأس من بأسک کفعلک یوم بدر، تقطع به دابرهم . . .خداوندا ، صف دشمنان اسلام را درهم شکن و آنها را ضعیف و ناتوان گردان، و میان ایشان و سلاحشان جدایی افکن ، و تار و پود دلشان را بگسل، و دست ایشان را از زاد و توشه خود ،کوتاه گردان و در راهی که می پیمایند ، سرگردانشان کن ، و از هدفی که در پیش دارند ، بازشان دار ، و کمک حامیانشان را از آنان، بازگیر ، و از شمارشان بکاه ، و در دل هاشان بیم و هراس ، بیفکن ، و بازوانشان را هرگز مگشا، و زبانشان را از سخن گفتن ، فرو بند، و با شکست دشمنان اسلام ، دنباله هاشان را فراری ده، و با زبون ساختن ایشان، پیروان آنها را که از پی می آیند ، نا امید گردان، و هوس تهاجم را از آنان بازستان ...خدایا ، سرزمین های مسلمین را نیرومند ، و شهر و دیارشان را دژی محکم ، و اموالشان را ثمر بخش گردان ، و آنان را برای بندگی و پرستش خود ، از جنگ با دشمن فارغ دار ...خدایا ، مشرکان را به مشرکان مشغول ساز ، تا از دست درازی به مرزهای مسلمانان بازمانند و از شمار آنها بکاه ، تا از شمار مسلمانان نکاهند ، و رشته اتحادشان را در صف آرایی و رویارویی با مسلمانان ، از هم بگسل....خدایا ، لشگری از فرشتگانت را همراه با عذابی از عذاب هایت ، به مانند کاری که در روز "بدر" انجام دادی ، برای نابودی آنان ، بسیج کن تا بدین وسیله ، ریشه دشمن را برکَنی ... فرازهایی از دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] غدیر خم سه شنبه 87 آذر 26 ساعت 3:17 عصر " به نام آنکه علی (ع) را به جهانیان عطا فرمود " " ستایش می کنم خداوند را ، برای تکمیل نعمت های او و تسلیم بودن برابر بزرگی او و ایمن ماندن از نافرمانی او . و در رفع نیازها از او یاری می طلبم ، زیرا آنکس را که خدا هدایت کند ، هرگز گمراه نگردد ، و آن را که خدا دشمن دارد ، هرگز نجات نیابد و هر آنکس را که خدا بی نیاز گرداند ، نیازمند نخواهد شد ... " ( خطبه 2 ، نهج البلاغه )خدایا ، این سخن تو را شنیدیم که فرمودی : " الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا " و دانستیم که تو با اسلام از ما راضی می شوی و اسلام نعمت ناتمام توست و با علی (ع) کامل می شه .خدایا ، کمک کن که ما جزء اون افراد باشیم که رسولت (ص) آنها را دعا کرده " اللهم وال من والاه " و جزء " عاد من عاداه " نباشیم ! غدیر صفحه تاریخ "وال من والاه" ست غدیر آیه توبیخ در "عاد من عادا" ستخدایا ، ما باور داریم که اگر خلقِ عالم ، علی را میشناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلقِ عالم ، علی را دوست میداشتند، جهنم آفریده نمیشد !!!!! " ... ما از درخت سرسبز رسالتیم ، و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم ، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستیم . یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر می برند." ( خطبه 109 ) و این خواست خداست که سعادت و علی (ع) قرین یکدیگرند .روز محشر پرسیـد ز من رب جلّی گفت تو غرق گناهی؟ گفتمش یـا رب بلیگفت پس آتش نمیگیرد چـرا جـسم و تنـت گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی " پس از وفات پیامبر و بی وفایی یاران ، به اطرف خود نگاه کرده ، یاوری جز اهل بیت خود ندیدم ... پس با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود ، جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و شکیبایی نمودم . " ( خطبه 26 ، نهج البلاغه ) " ... کجایند آن دسته از برادرانی که در جنگ خونشان ریخت؟ به خدا سوگند ، آنها خدا را ملاقات کردند ، که پاداش آنها را داد . کجاست عمّار ؟ و کجاست پسر تیهان ؟ و کجاست ذوالشّهادتین ؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند ، و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند ؟ دریغا ! از برادرانم که قرآن می خواندند ، و بر اساس آن قضاوت کردند ، در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند ، سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند ، دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروی کردند ... " ( خطبه 182 )ما باید همیشه یه سؤال را با خودمون تکرار کنیم : ما در غدیرزمان خودمون چگونه یارانی هستیم ؟ آیا نام ما در طومار کسانی که امام زمان خودشون را تنها گذاشتن و پیام غدیر را نشنیدن و نادیده گرفتند ، نوشته می شه ؟ آیا ما با امام مون فقط دست بیعت دادیم و بس ؟ یا ویژگی های یاران واقعی رو داریم ؟ اما در روایات بسیاری داریم که یکی از مهمترین علت های طولانی شدن زمان غیبت ، اندک بودن شیعیان واقعی و منتظران حقیقی حضرت است !!!!!! " من برای واداشتن شما به راه های حق ، که در میان جاده های گمراه کننده بود ، به پاخاستم ، در حالیکه سرگردان بودید و راهنمایی نداشتید ، تشنه کام هرچه زمین را می کندید ، قطره آبی نمی یافتید ، امروز زبانِ بسته را به سخن می آورم . دور باد رأی کسی که با من مخالفت کند ... امروز ما و شما بر سر دوراهی حق و باطل قرار داریم ، آنکس که به وجود آب اطمینان دارد ، تشنه نمی ماند " ( خطبه 4 ، نهج البلاغه )اگر انسان در این روزگار ، بیشتر از هر زمان دیگه ای ، قربانی ظلم و بی عدالتی و تجاوز و جنایت هم نوعانش می شه ، که شده ....اگر اهریمن ، اکنون بر فرزند آدم بیش از هر دوره دیگه ای هجوم می آره و در لغزاندن او از صراط مستقیم جسارت بیشتری به خرج می ده ، که داده ....اگر جامعه انسانی تا به حال ، در رسیدن به خوشبختی واقعی و زندگی ایده آل و مطلوب این اندازه مأیوس و ناامید می شه ، که شده ....اگر بشر در همین دَم در پیمودن راه زندگی بیش از هر دوران دیگه ای افسوس ندامت سر می ده و به پوچی و سر خوردگی و بن بست می رسه ، که رسیده ....همه و همه ، به خاطر گم کردن آن راهیه که می بایست در آن دوراهی انتخاب می کرده؛ که نکرده ... "... کار من و شما یکسان نیست،من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید . ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید ... " (خطبه 136 )الان تنها راه چاره، اصلاح مسیره، چراکه کژراهه را هر چه طی کنیم، از مقصد دورتر میشیم ...غدیر خم آن دوراهه است . منظورم از غدیر یک سرزمین نیست، یک تفکره ، یه نشونه است ، یه رمزه . تداوم خط نبوّته . چشمه ای که تا پایان هستى مى جوشه، کوثری که فنا برنمى داره، افقى بى کرانه ، خورشیدى عالمتاب.....غدیر با همگان هم سخن، ولی خاموش غدیر با همه کس آشنا، ولی تنهاستعیار ایمان هر کس را باید در غدیر و با غدیر سنجید . هر کس به امیرمومنان به گونهای خاص نظر داره. یکی از سر درد با مولا سخن میگه ، دیگری همچون نیازمندی به بارگاه کریمانهاش دست نیاز بلند میکنه. اون یکی از سر سوز و گداز عشقش نسبت به مولا خواهان توجهاش است و این یکی با نگاه عارفانهاش از او مدد میخواهد. اهل علم، شیفته علم و داناییاش میشوند و امام ، همچون جرق جرداق مسیحی اون ها را، واله و شیدای خودش میکنه. خلاصه این که هر کس به میزان معرفتی که نسبت به حضرت داره با ایشان ارتباط برقرار میکنه.بیاییم به حق شیعه باشیم و دست بیعت بسوی مولا و سرورمان امیرالمومنین دراز کنیم. بیعتی همانند بیعت سلمان، ابوذر، مقداد و مالک ... که تا پای جان در کنار مولایمان بمانیم.نکند بیعت با علی را فراموش کنیم و به اصحاب سقیفه بپیوندیم!!!نکند بیعتمان همانند طلحه و زبیر به طمع حکمرانی بر جایی باشد!!!بیاییم خالصانه و تنها به خاطر وظیفه و عشق نسبت به مولا، دست بیعت بدیم و تا پای جان در رکابش تلاش کنیم و نفس را به پایش ذبح نماییم و به علوی بودنمان افتخار کنیم و باعث افتخار مولا و اماممان باشیم . اکنون ، به شکرانه این نعمت الهی و چشیدن شیرینی ولایت علی (ع) و بازیافتن راه ، آستان غدیر را در برابر خدا و پیامبرش می بوییم و می بوسیم و با ترنّمی فریادگونه و از صمیم دل ( تا تمامی انسان های ره گم کرده به گوش هوش بشنوند ) می سراییم : ألحَمدُاللهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایه أمیرالمومنین وَ الائمَّه عَلیهمُ السَّلام . نوشته شده توسط : هدی مقدسی نظرات ديگران [ نظر] 1 2 > :لیست کامل یاداشت ها : همه باهم در انتخابات دهم ریاست جمهوریشهادت حضرت زهرا(س)اهمیت اعتقاد به مهدویت (2)اهمیت اعتقاد به مهدویت و ترس دشمنان اسلام از این عقیده(1)ایام فاطمیه[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها : بتمن[2] . شوالیه سیاه[2] . صلح و دوستی . عرش . عیسی بن مریم . غریبه . فرشته . کوه . ما هم منتظریم! . ماه_فاطمه نوید . مرگ . مسلمان ترین مسیحی . نسیم . بصیرت . حوزه معرفتی . خدا . دریا . دزد . سازش سیاسی . ستاره . شر نقاب دار . شفاعت نمودن . اخراجی ها2 . ارزشها . استعمار . اسلام حقیقی . اسلام دروغین . امید . اهمیت اعتقاد به مهدویت . ای فاطمه . : آرشيو يادداشت ها : مناسبت ها ی مذهبیزن ومردپذیرش اصل تفاوت در دینحجآینده مرموزغزهمحرمایران و انقلاب اسلامیمتنوعبهار : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
مناسبت ها ی مذهبیزن ومردپذیرش اصل تفاوت در دینحجآینده مرموزغزهمحرمایران و انقلاب اسلامیمتنوعبهار
: نوای وبلاگ :
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
ما صاحبی داریم
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
سال نو با پیامبر
تحویل قلوب با پیامبر(ص)
باز کن پنجره را که نسیم مگر از سینه گسترده دشت برساند به لب تشنه ما بوی بهار
شما وقتی سوار یک ماشین هستید که یک مسیری را میرود ( مثلاً از نقطه A به نقطه B میرود ) این ماشین است که حرکت کرده ، شما که سوار این ماشین هستید ، حرکت نکردید! آن حرکت کرده و شما همراهش رفتید. هربار با آمدن سال نو ، یک سال به سن ما اضافه می شود . الان هرکدام از ما 15 سال ، 16 سال یا 24 سال! روی زمینی زندگی کردیم که این زمین دور خورشید حرکت کرده و چرخیده تا بزرگ شده و عمر زمین زیاد شده . گذشت ماه ها و سال ها بر ما ، به بالا رفتن سن ما منتهی می شود . اما آیا علاوه بر زیاد شدن سن جسمیمان ، سن عقلی ، سن معرفتی ، سن روانی و ظرفیت وجودیمان هم بزرگ شده؟ ما برای این نوع بزرگ شدن ، لازم است که به دور یک خورشیدی بگردیم . خورشید حقیقی ، خورشید ولایت است ، ما باید به دور پیامبر عزیزمان ، به دور امامان معصوم بچرخیم. آن وقت به میزانی که دور شمس الشموس چرخیدیم و حرکت کردیم ، بهره خواهیم گرفت و بزرگ و نورانی خواهیم شد .اما اگر هیچ نسبتی با یک شمس نداشته باشیم و به دور خورشید حقیقت نچرخیده باشیم ، خبُ این زمین است که چرخیده ، این ماشین است که حرکت کرده ، نه ما . در ما تحولی به وجود نیامده است . بیایید دعای امسالمان در لحظه سال تحویل از خداوند این باشد که به ما این توفیق را بدهد تا بتوانیم به دور شمس پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام ، بچرخیم و از ضیاء و نور آنها بهره لازم را ببریم .
نوشته شده توسط : هدی مقدسی
نظرات ديگران [ نظر]
محبت پیامبر
محبت پیامبر(ص) .... محبت ما ! ...
محبّت پیامبر(ص) به ما ...یکی از ویژگیهای لطیف و زیبای پیامبر ، که نشانه محبت او نسبت به انسانهاست ، دردمندی ایشان برای هدایت انسانها بود . پیامبر در آن سیر صعودی به سمت حقیقت ، وقتی که به رحمت و حق رسیدند ، چیزی برای خودشان نخواستند ، بلکه سریعاً به پایین آمدند تا دست انسانها را بگیرند و آنها را هم با خود به بالا ببرند. از مرکز نور پایی آمدند تا انسانها را هم نورانی کند. ایشان آنچنان برای هدایت انسانها عطش و اشتیاق داشتند که در جای جای قرآن خداوند به او واژه "باخعٌ نفسک" را فرموده . "فلعلّک باخعٌ نفسک علی ءاثارهم إن لّم یؤمنوا بهذا الحدیث أسفا" (کهف/6) ، یعنی ای رسول اگر امت تو به قرآن ایمان نیاورند ، نزدیک است که جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آن ، هلاک سازی .پس یکی از بزرگترین محبتهای پیامبر عزیزمان تلاش برای هدایت آدمیان است. چون خودشان نورانی بودند ، دوست داشتند که دیگران را هم به نور فرا بخوانند و به سرچشمه هدایت و حیات برسانند ، لذا به رغم همه سختیها ، لحظهای از پانمینشستند .خداوند این وصف زیبا را به گونهای دیگر نیز فرموده : "عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ" (توبه/128 ) ، آنچه ما را برنجاند بر او سخت است و او بر هدایت ما حریص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است. پیامبر عزیز ما دلسوز امت است و از آنچه که باعث سختی و عذاب ما چه در این دنیا و چه در آخرت باشد ، در رنج است . خداوند جز بر پیامبر اسلام، بر هیچ یک از پیامبران خود دو صفت "رؤف و رحیم" که دو نام از نامهاى خویش است را اطلاق نکرده است ، چرا که مهربانی و محبت پیامبر آنقدر زیاد است که پیامبر تأویل و تجلی این دو صفت خداوند بر روی زمین است .سؤال اصلی این است که ما در قبال این محبتهای پیامبر عزیزمان چه میکینم ؟
محبّت ما نسبت به پیامبر(ص) ! ...اگر منصفانه بر روی عقل و دل خود کنکاوی داشته باشیم ، به این نتیجه خواهیم رسید که ما ، هم در بعد معرفتی در شناخت پیامبر عزیزمان با مشکل روبرو هستیم و هم در بعد عاطفی . متأسفانه ما تصویر درست و عمیقی از این گل سر سبد خلقت نداریم و حتی گاهی خواسته یا ناخواسته سایر پیامبران و ائمه اطهار را نسبت به این وجود نازنین برتری میدهیم . گاهی اهداف و رسالت ایشان را آنچنان که در تاریخ ثبت و ضبط شده و قرآن هم روایت کرده ، نمیشناسیم !از بعد عاطفی هم این مشکل وجود دارد ، ما حرف زدن و عشقورزی با پیامبر (ص) را بلد نیستیم و نمیتوانیم با ایشان داد و ستد یا حال و هوایی داشته باشیم و خیلی کم اتفاق میافتد که مسئله و مشکلمان را با آن بزرگوار مطرح کنیم و به او تمسک جوییم ! آیا آنقدر که به ائمه اطهار متوسل میشویم که باید بشویم ، به پیامبر متوسل میشویم ؟ برای ایشان نذر میکنیم یا با ایشان درد دل و نجوا میکنیم ؟!ادامه مطلب...
سؤالاتی درباره اهداف انقلاب اسلامی
برای نسل من سؤال های بسیاری جدی در مورد انقلاب و اهداف آن مطرح است . برای همین چند تا از این سؤالات کلیدی و اصلی را با استاد گرانقدر ، جناب آقای نوید در میان گذاشتیم:
· انقلاب برای چه به وقوع پیوست ؟ اهداف و دستاورد اصلی انقلاب و رهبران انقلاب چه بود؟ حادثه بزرگی که در این ایام اتفاق افتاد ، در صحنه ملی و جهانی تأثیرات مثبت و شگرفی به همراه داشت ، در نتیجه می طلبد که گاهی تأملی روی این پدیده داشته باشیم و فرصت هایش را شناسایی کنیم و نسبت خودمان را با انقلاب و مأموریت و مسئولیتی که در مقابل این نعمت الهی داریم را بازگویی کنیم .اصلی ترین هدف انقلاب و بنیانگذار و تئوریسین انقلاب ، ایجاد یک تحول در اندیشه و رفتار و افکار آدمیان و جامعه انسانی بوده و هست . همان رسالت و هدفی که انبیاء الهی تعقیب می کردند .باید یک انسان جدیدی را تعریف و تربیت کنیم ، که در باورها ، در اندیشه ، در رفتار و در افکار با انسان مدرنیته متفاوت باشد ، اما این توجه هم داریم که در عصر حاضر ، پدیده هایی برای انسان مهم است که ما هم برای آنها ارزش قائلیم . یک نمونه عینی اش توسعه و پیشرفت ، به مفهوم دقیق کلمه است ، یعنی ابعاد مختلف توسعه مثل ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی مورد توجه باشد ، که شاید واژه "رشد" از واژگان قرآنی بهتر از واژه توسعه ، گویای این مطلب باشد . بنابراین هدف انقلاب ایجاد رشد و بالنگی در فرد و جامعه انسانی است. انسان رشد یافته ، زندگی رشد یافته ای خواهد داشت ، اقتصاد رشد یافته ، آموزش و پرورش و فرهنگ رشد یافته ، ادب ، هنر ، موسیقی ، ... و هر آنچه که مربوط به جامعه انسانی است را در اوج خودش جستجو می کند و سعی می کند اینها را به کمال برساند . اما هیچکدام از اینها برای ما هدف نیستند ، همه اینها مسائلی در راستای آن هدفی که به دنبالش هستیم ، هستند .چنانچه خداوند، فرموده : " إنَّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی لللّه رب العالمین" ، یعنی در همه افکار و رفتار من ، در هر فعالیتی که انجام می دهم ، یک گمشده ای وجود دارد و آن هم "للّله رب العالمین" است ، به مقام عبودیت رسیدن است .انقلاب هم چنین ادعایی داشت . از این زاویه است که آدم احساس می کند که هر چه پای این اندیشه وقت بگذارد ، انرژی بگذارد ، عمر بگذارد ، سود برده و گناه انسان هایی که به گونه ای رفتار می کنند و عمل می کنند و عملکردشان این هدف مقدس را زیر سؤال می برد ، چه عظیم است .
· آیا ما به این هدف رسیدیم ؟ آیا اینگونه افراد تربیت شدند ؟ و یا اینکه ما روز به روز از این هدف دورتر می شویم ؟
ادامه مطلب...
حدیثی از امام باقر(ع)
علم را شکافنده ای ، حلم را قبله ای ، و جان را پناه ، یا امام قال امام محمد بن علی ، باقر العلوم علیه السلام :ثَلاثَهٌ من مَکارِمِ الدنیا و الاخره ، أن تَعفُوَ عَمَّن ظَلَمکَ وَ تَصّلَ من قَطَعَک و تَحلُمَ إذا جُهِلَ علیکسه خوی از اخلاق نیک دنیا و آخرت است :گذشت از آن که بر تو ستم کرده ،پیوند با آنکه از تو بریده وحلم از آن که با تو نادانی کرده است .(تحف العقول)
راوی عاشورا
نهضت حسینی دو مرحله بود.برهه نخست، آفرینش و شکل گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید.مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمانهاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على بن الحسین(ع) و حضرت زینب کبری تداوم یافت. امام سجاد (ع) دو چهره عاشورا را برای مردم وصف کردند ، یکی چهره جلال ، که همان مصائبی است که بر امام حسین و فرزندان و یاران ایشان وارد شد و دل هر شنونده ای را غمزده و چشم ها را گریان می کند . و چهره دیگر آن که چهره جمال است و اصل درس در اینجاست . با وجودی که امام سجاد تلاش های بسیاری برای شرح این زیبایی در کربلا کردند ، اما ، فقط آنهایی که نگاه زینبی داشتنند، فهمیدند " ما رأیتم إلی جمیلا " یعنی چه .امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه خاندان آل على(ع) به اسارت مى رفتند و آنها آماج تیرهاى ستم و افترائات سیاستمداران بنى امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سختگیرى هاى بى حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهمترین سیاستهاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.امام زین العابدین(ع) در چنین عصر و جوى رسالت و امامت خود را آغاز کرد. جهاد فرهنگى و پرورش شخصیتها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد(ع) زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را "باعث الاسلام من جدید" نامیدند.
سرفصلهاى مهمترین عملکرد امام زین العابدین(ع) در زمینه حادثه کربلا :ادامه مطلب...
دعا برای مردم مظلوم فلسطین
هوَ الّذی أخرج الّذین کفروا من أهل الکتاب من دیارهم لأوّلالحشر ماظننتم أن یخرجوا وظنّوا أنّهم مّانعتهم حصونُهم مّن الله فأتاهُم الله من حیث لم یحتسبوا و قذفَ فی قلوبهم الرّعب یخربون بیوتهم بأیدیهم و أیدی المؤمنین فاعتبروا یا اولی الأبصار ( حشر/آیه 2 )خداوندا ، تو کافران اهل کتاب (یهود) را برای اولین بار همگی را از دیارشان بیرون کردی . در حالیکه آنها حصارهای محکم خود را ، در مقابل قهر و انتقام تو نگهبان می پنداشتند ، تا آنکه عذاب تو از آنجا که گمان نمی بردند ، بدانها فرا رسید و در دلهایشان از سپاه اسلام ترس افکند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانه هایشان را ویران کردند .پس امروز نیز از دست این کافران ، غاصب و خونخوار صهیونیسم یهودی ، به تو پناه می بریم و از زبان امام سجاد علیه السلام دعا می کنیم که :اللّهم افلُل بذالک عدوّهم ، وَاقلم عنهم أظفارهم ، و فرّق بینهم و بین أسلحتهم ، واخلَع و ثائق أفئدتهم ، و باعد بینهم و بین أزودتهم ، و حیرهم فی سبلهم ، و ضلّلهم عن وجههم ، واقطع عنهم المدد ، وانقص منهم العدد ، واملأ أفئدتهم الرعب ، واقبض أیدیهم عن البسط ، واخزم ألسنتهم ، عن النّطق ، و شرّد بهم من خلفهم ، و نکّل بهم من وراءهم ، واقطع بخزیهم أطماع من بعدهم ... اللهّم وقوّ بذلک محالَ أهل الاسلام ، و حصّن به دیارهم ، و ثمّر به أموالهم ، و فرّغهم عن محاربتهم لعبادتک ...اللهم أسغل المشرکین بالمشرکین عن تناول أطراف المسلمین ، و خذ هم بالنقص عن تنقصهم ، و ثبطهم بالفرقه عن الاحتشاد علیهم ...اللهم وبعث علیهم جنداً من ملائکتک ببأس من بأسک کفعلک یوم بدر، تقطع به دابرهم . . .خداوندا ، صف دشمنان اسلام را درهم شکن و آنها را ضعیف و ناتوان گردان، و میان ایشان و سلاحشان جدایی افکن ، و تار و پود دلشان را بگسل، و دست ایشان را از زاد و توشه خود ،کوتاه گردان و در راهی که می پیمایند ، سرگردانشان کن ، و از هدفی که در پیش دارند ، بازشان دار ، و کمک حامیانشان را از آنان، بازگیر ، و از شمارشان بکاه ، و در دل هاشان بیم و هراس ، بیفکن ، و بازوانشان را هرگز مگشا، و زبانشان را از سخن گفتن ، فرو بند، و با شکست دشمنان اسلام ، دنباله هاشان را فراری ده، و با زبون ساختن ایشان، پیروان آنها را که از پی می آیند ، نا امید گردان، و هوس تهاجم را از آنان بازستان ...خدایا ، سرزمین های مسلمین را نیرومند ، و شهر و دیارشان را دژی محکم ، و اموالشان را ثمر بخش گردان ، و آنان را برای بندگی و پرستش خود ، از جنگ با دشمن فارغ دار ...خدایا ، مشرکان را به مشرکان مشغول ساز ، تا از دست درازی به مرزهای مسلمانان بازمانند و از شمار آنها بکاه ، تا از شمار مسلمانان نکاهند ، و رشته اتحادشان را در صف آرایی و رویارویی با مسلمانان ، از هم بگسل....خدایا ، لشگری از فرشتگانت را همراه با عذابی از عذاب هایت ، به مانند کاری که در روز "بدر" انجام دادی ، برای نابودی آنان ، بسیج کن تا بدین وسیله ، ریشه دشمن را برکَنی ... فرازهایی از دعای بیست و هفتم صحیفه سجادیه
غدیر خم
" به نام آنکه علی (ع) را به جهانیان عطا فرمود "
" ستایش می کنم خداوند را ، برای تکمیل نعمت های او و تسلیم بودن برابر بزرگی او و ایمن ماندن از نافرمانی او . و در رفع نیازها از او یاری می طلبم ، زیرا آنکس را که خدا هدایت کند ، هرگز گمراه نگردد ، و آن را که خدا دشمن دارد ، هرگز نجات نیابد و هر آنکس را که خدا بی نیاز گرداند ، نیازمند نخواهد شد ... " ( خطبه 2 ، نهج البلاغه )خدایا ، این سخن تو را شنیدیم که فرمودی : " الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا " و دانستیم که تو با اسلام از ما راضی می شوی و اسلام نعمت ناتمام توست و با علی (ع) کامل می شه .خدایا ، کمک کن که ما جزء اون افراد باشیم که رسولت (ص) آنها را دعا کرده " اللهم وال من والاه " و جزء " عاد من عاداه " نباشیم ! غدیر صفحه تاریخ "وال من والاه" ست غدیر آیه توبیخ در "عاد من عادا" ستخدایا ، ما باور داریم که اگر خلقِ عالم ، علی را میشناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلقِ عالم ، علی را دوست میداشتند، جهنم آفریده نمیشد !!!!!
" ... ما از درخت سرسبز رسالتیم ، و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم ، ما معدن های دانش و چشمه سارهای حکمت الهی هستیم . یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر می برند." ( خطبه 109 ) و این خواست خداست که سعادت و علی (ع) قرین یکدیگرند .روز محشر پرسیـد ز من رب جلّی گفت تو غرق گناهی؟ گفتمش یـا رب بلیگفت پس آتش نمیگیرد چـرا جـسم و تنـت گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی " پس از وفات پیامبر و بی وفایی یاران ، به اطرف خود نگاه کرده ، یاوری جز اهل بیت خود ندیدم ... پس با گلویی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود ، جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و شکیبایی نمودم . " ( خطبه 26 ، نهج البلاغه )
" ... کجایند آن دسته از برادرانی که در جنگ خونشان ریخت؟ به خدا سوگند ، آنها خدا را ملاقات کردند ، که پاداش آنها را داد . کجاست عمّار ؟ و کجاست پسر تیهان ؟ و کجاست ذوالشّهادتین ؟ و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند ، و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند ؟ دریغا ! از برادرانم که قرآن می خواندند ، و بر اساس آن قضاوت کردند ، در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند ، سنت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند ، دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروی کردند ... " ( خطبه 182 )ما باید همیشه یه سؤال را با خودمون تکرار کنیم : ما در غدیرزمان خودمون چگونه یارانی هستیم ؟ آیا نام ما در طومار کسانی که امام زمان خودشون را تنها گذاشتن و پیام غدیر را نشنیدن و نادیده گرفتند ، نوشته می شه ؟ آیا ما با امام مون فقط دست بیعت دادیم و بس ؟ یا ویژگی های یاران واقعی رو داریم ؟ اما در روایات بسیاری داریم که یکی از مهمترین علت های طولانی شدن زمان غیبت ، اندک بودن شیعیان واقعی و منتظران حقیقی حضرت است !!!!!!
" من برای واداشتن شما به راه های حق ، که در میان جاده های گمراه کننده بود ، به پاخاستم ، در حالیکه سرگردان بودید و راهنمایی نداشتید ، تشنه کام هرچه زمین را می کندید ، قطره آبی نمی یافتید ، امروز زبانِ بسته را به سخن می آورم . دور باد رأی کسی که با من مخالفت کند ... امروز ما و شما بر سر دوراهی حق و باطل قرار داریم ، آنکس که به وجود آب اطمینان دارد ، تشنه نمی ماند " ( خطبه 4 ، نهج البلاغه )اگر انسان در این روزگار ، بیشتر از هر زمان دیگه ای ، قربانی ظلم و بی عدالتی و تجاوز و جنایت هم نوعانش می شه ، که شده ....اگر اهریمن ، اکنون بر فرزند آدم بیش از هر دوره دیگه ای هجوم می آره و در لغزاندن او از صراط مستقیم جسارت بیشتری به خرج می ده ، که داده ....اگر جامعه انسانی تا به حال ، در رسیدن به خوشبختی واقعی و زندگی ایده آل و مطلوب این اندازه مأیوس و ناامید می شه ، که شده ....اگر بشر در همین دَم در پیمودن راه زندگی بیش از هر دوران دیگه ای افسوس ندامت سر می ده و به پوچی و سر خوردگی و بن بست می رسه ، که رسیده ....همه و همه ، به خاطر گم کردن آن راهیه که می بایست در آن دوراهی انتخاب می کرده؛ که نکرده ...
"... کار من و شما یکسان نیست،من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید . ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید ... " (خطبه 136 )الان تنها راه چاره، اصلاح مسیره، چراکه کژراهه را هر چه طی کنیم، از مقصد دورتر میشیم ...غدیر خم آن دوراهه است . منظورم از غدیر یک سرزمین نیست، یک تفکره ، یه نشونه است ، یه رمزه . تداوم خط نبوّته . چشمه ای که تا پایان هستى مى جوشه، کوثری که فنا برنمى داره، افقى بى کرانه ، خورشیدى عالمتاب.....غدیر با همگان هم سخن، ولی خاموش غدیر با همه کس آشنا، ولی تنهاستعیار ایمان هر کس را باید در غدیر و با غدیر سنجید . هر کس به امیرمومنان به گونهای خاص نظر داره. یکی از سر درد با مولا سخن میگه ، دیگری همچون نیازمندی به بارگاه کریمانهاش دست نیاز بلند میکنه. اون یکی از سر سوز و گداز عشقش نسبت به مولا خواهان توجهاش است و این یکی با نگاه عارفانهاش از او مدد میخواهد. اهل علم، شیفته علم و داناییاش میشوند و امام ، همچون جرق جرداق مسیحی اون ها را، واله و شیدای خودش میکنه. خلاصه این که هر کس به میزان معرفتی که نسبت به حضرت داره با ایشان ارتباط برقرار میکنه.بیاییم به حق شیعه باشیم و دست بیعت بسوی مولا و سرورمان امیرالمومنین دراز کنیم. بیعتی همانند بیعت سلمان، ابوذر، مقداد و مالک ... که تا پای جان در کنار مولایمان بمانیم.نکند بیعت با علی را فراموش کنیم و به اصحاب سقیفه بپیوندیم!!!نکند بیعتمان همانند طلحه و زبیر به طمع حکمرانی بر جایی باشد!!!بیاییم خالصانه و تنها به خاطر وظیفه و عشق نسبت به مولا، دست بیعت بدیم و تا پای جان در رکابش تلاش کنیم و نفس را به پایش ذبح نماییم و به علوی بودنمان افتخار کنیم و باعث افتخار مولا و اماممان باشیم .
اکنون ، به شکرانه این نعمت الهی و چشیدن شیرینی ولایت علی (ع) و بازیافتن راه ، آستان غدیر را در برابر خدا و پیامبرش می بوییم و می بوسیم و با ترنّمی فریادگونه و از صمیم دل ( تا تمامی انسان های ره گم کرده به گوش هوش بشنوند ) می سراییم :
ألحَمدُاللهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایه أمیرالمومنین وَ الائمَّه عَلیهمُ السَّلام .
همه باهم در انتخابات دهم ریاست جمهوریشهادت حضرت زهرا(س)اهمیت اعتقاد به مهدویت (2)اهمیت اعتقاد به مهدویت و ترس دشمنان اسلام از این عقیده(1)ایام فاطمیه[عناوین آرشیوشده]