ما در مذهب شیعه و در دین دوست داشتنی محمد(ص) معتقدیم برای ما در هر عصر و زمان و هر موقعیّتی که قرار داریم، نمونه کاملی وجود دارد تا از او بیاموزیم و با او و مانند او زندگی کنیم، فقط کافی است، چهارچوب ها را از زندگی اسوه های دین استخراج کنیم و به عصر خود منتقل کنیم.
در اهمیّت الگو داشتن برای دختران و زنان باید بگوییم که تاریخ نشان داده همواره دشمنان برای نفوذ و ایجاد تغییر در نوع تفکر یک جامعه با نقشه هایی خطرناک برای این گروه از جامعه وارد عمل شده اند.
از نظر نقش تاریخی زن و مرد سه صورت وجود دارد:
1-مذکّر تاریخ ساز: که مرد تنها به طور مستقیم تاریخ را می سازد. البته، در این صورت زن به طور غیر مستقیم نقش دارد، امّا روی صحنه مردان هستند.
2-مذکّر-مؤنث تاریخ ساز: که زن و مرد با اختلاط با هم حضور دارند، که در این حالت زن با سواد و کاردان می شود امّا از طرف دیگر ملعبه و بازیچه مردان است و اصالت گرانبهای وجودی خود را در مقابل چیزهایی دیگر که به دست آورده از دست داده و زن به موجودی ارزان تبدیل می شود.
3-حالت سوم که از شواهد اسلامی و قرآنی و تاریخی برمی آید، نقش مذکّر-مؤنث تاریخ ساز با در نظر گرفتن حریم است، هر کدام در مدار خودشان، چنین زنی علاوه بر رشد فکری و اجتماعی ارزشمندی خود را هنوز حفظ می کند، ولی در عین حال تأثیر گذار است. در قرآن همه جا علاوه بر قدیسین از قدیسات هم نام برده شده است و از همان اوّل اسلام زن نقش داشته که مؤثرترین حامی پیامبر خدیجه بود و حامی علی، فاطمه.

در عاشورا، نقش زنان، دختران و همسران قابل توجّه است و امام حسین در چنین واقعه مهمّی زنان را نیز با خود همراه کردند، هر یک از زنان در عاشورا برای ما درس ها دارند امّا در این میان در حد توان درس های زینب را با هم دوره کنیم.

زینب با حضور مؤثر خود توانست جای اسیر و پیروز را عوض کند.
                  کربلا می مرد اگر زینب نبود.

بعد از واقعه عاشورا وقتی آنها را نزد عبدالله بن زیاد بردند، آن حضرت با خطبه خود شکست ظاهری را به پیروزی نهایی تبدیل کرد. پاسخ های با صلابت حضرت زینب نشان دهنده فهم و عمق دینی او، شجاعت و بصیرت اوست، نمونه ای است از یک زن با سیاست و با ذکاوت در عرصه اجتماعی:
ابن زیاد به حضرت می گوید: شکر خدا را که شما را کشت و رسوا کرد و دین ساخته شده شما را تکذیب نمود.
و در جواب می شنود: سپاس خدایی را که ما را گرامی به رسالت و نبوّت فرمود و رجس و پلیدی را از خاندان ما برطرف نمود و به طهارت ظاهر و باطن مفتخر داشت. ای پسر زیاد، خداوند، فاسق و فاجر را افتضاح می کند و ما فاسق نیستیم.
ابن زیاد می خواست که با توسّل و جبرگرایی ننگ این کشتار را از دامن خود پاک کند و بگوید خدا خواست که شما این طور شدید ولی با جواب های حضرت و توضیح ظلمی که به آنها رفت معلوم شد که عامل این ظلم آنها بودند و تفاوت بین جبر و اخلاق را روشن کرد.
پاسخ های علمی زینب در زمینه جبر و اختیار نه تنها ظلم آنها را آشکارتر می کند بلکه نشان دهنده علم و حکمت به ارث مانده زینب است، او سالها شاگردی پدر را کرده است، او را عالمه غیر معلّمه می نامند.
زن مسلمان اینگونه می تواند در جامعه خود مؤثر واقع شود در صورتی که به سلاح شجاعت و عزّت و علم مسلح باشد، این یکی از درس های اوست که ای زن مسلمان آنجا که نیاز به تأثیر شما است، دست به کار شوید و توکّل به خدا کنید.
زن موجودی که به ضعف و حساسیت شناخته شده، می تواند چنان روحیه ای یابد و چنان قدرتی که بعد از آن همه رنج عصر عاشورا و دو روز با غل و زنجیر در راه ماندن و دیدن رنج کودکان و زنان و از همه سخت تر بیماری حضرت زین العابدین، باز هم با تمام قدرت پیام آور عاشورا باشد و اثر گذار در تاریخ. این توانایی در همه زنان بالقوه وجود دارد که می توانند بالفعل کنند.
ما مفتخریم که الگوی زن در دین و مکتب ما یک زن با عزّت است که به اصالت وجودی خود واقف است، از علم و دانش روز برخوردار است و با حفظ حریم در عرصه جامعه وارد می شود. ما مفتخریم که الگوی ما زنی نیست که با خود کم بینی به دنبال جایگاهی برای خود می گردد تا او را بپذیرند، هم رنگ جامعه می شود و به لباس اکثریت در می آید تا رشد کند، در حالی که این سقوط است نه صعود.
خوشحالیم که الگوی ما زن غربی نیست که تنها با جاذبه های مادّی اش تحسین می شود، و کسی به روح آسیب خورده او که در پشت مدهای امروزی پنهان شده است، توجّهی نمی کند.

خدایا تو را شاکریم که ما را شاگردان چنین مکتبی قرار داده ای، ما را در این راه ثابت قدم نگه دار.