سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 حادثه کربلا از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله - حیات طیبه

اللهم العن اول ظالمٍ ظَلَمَ حقَّ محمّدٍ و آل محمّد و آخر تابعٍ له علی ذلک اللهم العن العصابة التی جاهَدَتِ الحسین و شایَعَت و بایَعَت علی قتله اللهم العنهم جمیعا.

     از زمانی که صدیقه کبری (س) امام حسین را باردار شد، قصّه شهادت آن امام و کربلا مطرح بوده است. در شب ولادت پس از آنکه قنداقه وجود اقدسش را به دست پیامبر دادند، سخن اوّل پیامبر(ص) شهادت او در کربلا و عاشورا بود. همچنین پیغمبر در دوران زندگیش قصّه کربلا را بسیار مطرح می کرد. گاهی راوی آن ام سلمه و گاهی دیگر همسران پیغمبر از جمله عایشه بودند! نقل شده است که پیغمبر در حال بوسیدن حسین بن علی فرمود: "الآن جبرئیل امین نزد من است و می گوید: این فرزندت به شهادت می رسد، آن گونه قتلی که اصلاً در تاریخ انسانیّت سابقه ندارد و یاران او نیز شهید می شوند. حتی جبرئیل خاک سرزمینی را که او در آن شهید می شود را به من نشان داده است". و در روایتی آمده است که مشتی از آن خاک را به همسرش ام سلمه داد و فرمود: "هر وقت این خاک به خون تبدیل شد، بدان که حسین شهید شده است."
   از پیامبر (ص) سوال می شد چرا این قدر این بچّه را می بوسید و چرا این قدر گلویش را می بوسید و محل قلب را می بوسید؟! فرمود: " اِنَّما اُقبِّلُ موضِعَ اسُّیوفِ" یعنی بوسه من بر جایگاه شمشیر هاست. این مطلب را اهل سنّت هم نقل کرده اند.

   چه سرّی در پس این سخنان است؟ آیا پیامبر با انگیزه ای عاطفی خبر کشته شدن فرزندش را مکرر مطرح می کرد؟ اگر چنین است، امام حسن نیز کشته می شود، پدرشان امیرالمومنین که از هر دوی آنها افضل است در محراب عبادت کشته می شود. چرا پیامبر خبر شهادت آنان را هر از چند گاهی یاد آوری نمی کرد. البته خبر شهادت امیرالمومنین شاید دو نوبت از پیامبر(ص) نقل شده است. در وصف ماه رمضان فرمود: "می بینم که محاسن تو در این ماه در حال سجده از خون سرت رنگین میشود."

 اما پیامبر در مورد شهادت امام حسین (ع) حتی در آخرین ساعات عمر مبارکش سخن می گوید و قاتلینش را لعنت می کند.(ما لِیَ و لیَزید لابارکَ الله فیهم اللهم العن یزید.) ما چه کاری با یزید داریم خدایا یزید را لعنت کن.
 ام سلمه می گوید پیامبر مشتی خاک قرمز رنگ به من داد و فرمود: "این خاک کربلاست ، آن را نگه دار، روزی که دیدی این خاک به خون مبدل شد، بدان که فرزندم شهید شده است." نظیر اینگونه حقایق در قرآن کریم نیز ذکر شده است.
 یوسف به برادرانش می گوید: "اذهبو بقمیصی هذا فالقوه علی وجه أبی یأت بصیرا" این پیراهن مرا ببرید و روی صورت پدرم بیندازید چشمهایش بینا می شود. این با کدام موازین طبّی جور در می آید؟ ولی هر کس آن را انکار کند کافر است، زیرا قرآن این حقیقت را بیان می کند. ما نمی توانیم همه چیز را با علوم تجربی و حسّی ارزیابی کنیم. بسیاری از مطالب و مسائل متعلق به غیب و باطن این عالم است و با معیارهای مادّی قابل پذیرفتن نیست ولی واقعیت است.
 مسئله امام حسین مسئله عواطف پدر و فرزندی نیست، بلکه یک امر آسمانی است. این مسئله ای است که باید به جامعه اسلامی تلقین شود که آنچه در آینده برای این شخص واقع می شود مسئله مهمّی است و نباید مسلمانان نسبت به آن بی تفاوت باشند.
................................................................................................................................

                                              بحار/ج44/ص261


نوشته شده توسط : لطیفی

نظرات ديگران [ نظر]


:لیست کامل یاداشت ها  :